بسم رب الشهداءوالصدیقین
اسلام میگوید زن مانند مرد، انسان است. و در انسانی ـ چه مرد و چه زن ـ فردی است که در ماده و عنصر پیدایش او دو نفر، نر و ماده شرکت و دخالت داشتهاند، و هیچیک از این دو بر دیگری برتری ندارد مگر به تقوا. خداوند متعال، هر انسانی را گرفته شده و تألیف یافته از دو انسان نر و ماده میداند، که بهطور متساوی مادهی وجود او هستند و انسان چه مرد و چه زن پدید آمده از مجموع مادهای است که از آن دو گرفته شده است.
خداوند هر فرد انسان ـ چه دختر و چه پسر ـ را مخلوق شکل گرفته از زن و مرد معرفی کرد. در نتیجه، تمامی افراد بشر مانند یکدیگر هستند. پس وقتی عمل هر یک از زن و مرد ـ چه خوب و چه بد ـ بهحساب خود او نوشته میشود، هیچ مزیتی برای کسی جز با تقوا نیست؛ و از مراحل تقوا، اخلاق فاضله، مانند ایمان با درجات مختلفش و عمل سودمند و عقل استوار و پخته و اخلاق خوب و شکیبایی و بردباری است، پس زنی که درجهای از درجات بالای ایمان را دارد، و یا سرشار از علم است، و یا عقلی استوار و پخته دارد، و یا سهم بیشتری از فضائل اخلاقی را دارا میباشد، ذاتاً گرامیتر و از حیث درجه، برتر از مردی است که همطراز او نیست[1].
علاوه بر این، آیاتی است که کوچک شدن امر دختران را نکوهش کرده است: »وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ? یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یَحْکُمُونَ»[2]: «هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند، چهرهاش سیاه میگردد، در حالیکه خشم و اندوه خود را فرو میخورند از بدی آنچه به او بشارت داده شده، از قبیلهی خود روی میپوشاند. آیا او را با خواری نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ وه چه بد داوری میکنند».
اینکه میفرماید خود را از شرمساری از مردم پنهان میکنند، برای اینکه ولات دختر را برای پدر ننگ میدانستند و منشأ عمدهی این طرز تفکر این بود که مردان در چنین مواقعی تصور میکردند که دخترشان بهزودی بزرگ خواهد شد، و بازیچه قرار خواهد گرفت و از او بهرهکشی میشود، و این خود، نوعی غلبهی مرد بر زن است، ان هم در امر جنسی که به زبان آوردن آن مستهجن و زشت است. در نتیجه، ننگ زبانزد شدنش، به پدر و خاندان او میباشد.
همین طرز تفکر، عرب جاهلیت را وا داشت تا دختران بیگناه خود را زنده بهگور کنند. سبب دیگر قضیه را که علت اولی این انحراف فکری بود[3]:
از بقایای خرافات پس از ظهور اسلام نیز از گذشتگان در بین مسلمانان ماند، و نسل به نسل از یکدیگر ارث بردند و تاکنون نتوانستهاند لکهی ننگ این خرافات را از صفحهی دل بشویند. به شهادت اینکه میبینی اگر زن و مردی زنا در دامن زن تا ابد میماند؛ هر چند که توبه هم کرده باشد، ولی بر دامن مرد ننگی نمینشیند؛ هر چند که توبه هم نکرده باشد. با اینکه اسلام ننگ و زشتی را در گناه یکجا جمع کرده است. این عمل نکوهیده را هم برای زن، ننگ میداند و هم برای مرد. هم او را مستحق حد و عقوبت میداند و هم این را. هم به او تازیانه میزند و هم به این[4].
[1]. بستان حسین، اسلام و تفاوتهای جنسیتی، ص95.
[2]. النحل، آیهی 58ـ59.
[3]. بستان حسین، اسلام و تفاوتهای جنسیتی، ص96.
[4]. همان، ص97.
.: Weblog Themes By Pichak :.